یک شب دختری به نام گریس که از دست تعدادی گانگستر در حال فرار است به شهر داگویل پناه می برد. روز بعد ساکنان داگویل در یک نشست همگانی به ماندن گریس رای می دهند به این شرط که او بتواند در طی دو هفته همدردی آنها را جلب کند. گریس در میابد که پشتیبانی اهالی دهکده از او، بهایی دارد که باید بپردازد...

روزنامه‌نگارى به نام «مارچلو روبینى» (ماسترویانى) با نوشتن مطالب جنجالى و داستان رسوایى‏‌ها تامین معاش مى‌ کند. او در حالى که جاه‏‌طلبى‏‌هاى ادبى نیز دارد در منجلاب جامعه‏‌ى فاسد رم گرفتار آمده و بى‌اعتنا به اصول اخلاقى مى‏‌کوشد تا خودش را پیدا کند...

پاریس، دهه هشتاد. سه دانش آموز برای جشن فارغ التحصیلی خود، تصمیم به بازدید از پاریس می گیرند.

ورا دریک خانومی دلسوز هست که خود را کاملا وقف خانواده کرده است و از طرف آنها بسیار مورد محبت قرار گرفته .او روزهایش را صرف مراقبت از همسایه بیمار و مادر پیرش می کند از طرفی او بطور مخفیانه با زنانی دیدار میکند و...

گروهي تروريست به ناو جنگي USS ميزوري حمله مي برند تا تجهيزات اتمي کشتي را به يک دولت خارجي بفروشند. اما آشپز کشتي، «کيسي ريباک» (سيگال) که کاماندوي سا بق نيروي دريايي است به مقابله با آنان مي پردازد...

«اونوف» نویسنده‌ای بسیار بزرگ است که در شبی بارانی در جنگلی سرگردان است. مأمورین پلیس او را پیدا می‌کنند و چون مدارک شناسایی همراه ندارد و قتلی هم در آن حوالی اتفاق افتاده‌است او را با خود به پاسگاه پلیسی در ناکجا آباد می‌برند…

دخترکی به نام “سائوریس” که آخرین بازمانده “سلکی‌ها” (در افسانه‌های ایرلندی و اسکاتلندی به زنانی اطلاق می‌شود که از خوک دریایی به انسان تغییرشکل می‌دهند) است، از خانه مادر بزرگش فرار می‌کند تا به دریا سفر کند و پریانی را که در دام دنیای مدرن گرفتار شده‌اند، رها سازد…

داستان کیارا 15 ساله که خانواده صمیمی اش پس از آنکه پدرش آنها را در کالابریا رها کرد، از هم پاشید.

این فیلم در سال 1983، لهستان کمونیست با پرونده دانش آموز دبیرستانی گرژگورز پرزمیک که توسط پلیس تا حد مرگ مورد ضرب و شتم قرار گرفت، تکان می خورد. تنها شاهد ضرب و شتم دشمن شماره یک دولت می شود...

«رامون سم پدرو» در ابتدای دوران جوانی، قطع نخاع شده و بیش از 30 سال است که تلاش می‌کند اطرافیان و همینطور دادگاه را راضی کند تا اجازه دهند به زندگی خود پایان دهد.